مردم ایران به عنوان کشوری با تمدن غنی و فرهنگی ریشه دار، از سال های ابتدای ورود اسلام به ایران، تلاش خود را به کار بستند تا به نحوی شایسته در راستای اعتلا و توسعه این دین هدایتگر در جامعه، از تمام داشته های خود بهره ببرند.
یکی از داشته های این مردمان تمدن کهن، آیین ها و مراسم مذهبی نمایشی بود که در میان افراد جامعه از مقبولبت بالایی برخوردار بود و در حقیقت این مراسم آیینی در بافت عموم مردم جامعه جای خود را باز کرده بود.
از سوی دیگر پذیرفتن مکتب انسان ساز شیعه توسط ایرانیان عامل دیگری شد تا مسلمانان ایرانی در کنار تمام تلاش های دشمنان این مکتب، سعی و همت خود را به کار بندند تا با تمام ابزارها و داشته هایشان به دفاعی شایسته از باورهای شیعی در جامعه برخیزند.
آنچه در تاریخ پیدایش و اعتلای آیین "مناقب خوانی" و "فضائل خوانی" آمده است، موید این نکته است که در قرن ششم هجری قمری، کتاب "بعض فضائح الروافض" بر پایه رد مکتب شیعه توسط سلفی های نگاشته می شود و نسخه ای از این کتاب به دست "امام شهاب الدین محمد بن تاج الدین" که از رؤسای شیعه ری بود می رسد و وی این کتاب را برای "عبدالجلیل رازی" از علما و دانشمندان شیعی ایرانی ارسال می کند و وی با استناد به کتاب آسمانی مسلمانان و اقوال و گفته های نبوی و ائمه اطهار(س) کتابی را مستند در برابر تک تک جمله های آن کتاب با نام "بعض مثالب النواصب فی نقض بعض فضائح الروافض" به رشته تحریر در می آورد.
این کتاب به علت نام طویل خود در فرهنگ عموم مردم با نام "النقض" به سرعت گسترش می یابد و به عنوان یکی از تالیفات مرجع برای تدریس در مدارس علمی و فقهی آن دوران مورد استفاده قرار می گیرد.
شهرت این کتاب آنچنان با سرعت در بین مردم گسترش می یابد که نمایشگران آیینی "مناقب خوان" که به آنها "مناقبی" نیز می گفتند از جمله ها و نوشته های این کتاب برای انتقال مبانی ناب شیعی بهره می برند و نثر این کتاب از زبان "مناقبی" ها در میان بافت عموم مردم جامعه جا می افتد و بخشی از اقوال روزمره مردم را به خود اختصاص می دهد.
همین امر ثابت می کند که سابقه "مناقب خوانی" به عنوان سنتی آیینی و نمایشی در ایران به قرن ششم هجری قمری (اواخر قرن 12 میلادی) باز می گردد.
** ماهیت و شیوه "مناقب خوانی"
یکی از معدود منابع مکتوب از تاریخ "مناقب خوانی" در ایران کتاب "ادبیات عامیانه ایران" نوشته دکتر "محمد جعفر محجوب" است که در آن و در تعریف "منقبت خوانی" و ماهیت "مناقب خوانی" آمده است: "مناقب خوانان افرادی بودند که در شهرها میگشتند و در اماکن عمومی به ذکر مناقب ائمه(س) و برخی صحابه با نقل اشعار و نثرهای ادبی میپرداختند. به دلیل تأثیر زیاد این جنبش فرهنگی ادبی در جلب مردم و زنده نگهداشتن فرهنگ تشیع، مناقبخوانی از اهمیت فراوانی برخوردار است. با نگاهی به تاریخ سیاسی آل بویه و سلجوقیان و بررسی وضعیت فرهنگ ادبی جامعه و سپس وضعیت فرهنگی ادبی شیعیان در دو دوره مذکور معلوم میشود که شیعیان با شناخت خوب از اوضاع زمانه خویش و بهرهگیری از نیروی فکری هنری خود ابزار فرهنگی مناسب و قدرتمندی را برای ترویج و بقای مذهب و در واقع برای مبارزه مثبت به کار گرفتهاند که تأثیر و استقبال مردمی و رشد و گسترش آن، گواه این سخن است. بررسی روند مناقبخوانی در این دوره نشان میدهد که این گروه در ایجاد شور و امید در شیعیان و نهادینه کردن فرهنگ و آداب تشیع و نیز جذب دیگر گروه ها موفق بودهاند."
شیوه ارتزاق این نمایشگران نیز بر این منوال بوده که "مناقب خوانان" در کوی و بازار معرکه ای می گرفتند و از مدح ائمه(س) و شیوه زندگانی آنها جهت ارائه راهنمای زندگی با مردمی که گرد آنها جمع شده بودند سخن می گفتند و در پایان، مردم به سبب درس هایی که در کلام این افراد آموخته بودند، سکه ای و یا خوراکی به آنها می دادند.
شهرت "منقبت خوانان" و نمایش های آیینی آنها حتی تا حدی افزایش یافت که اشعار و تک گویی های شان در رثای ائمه اطهار(ع) و بویژه زندگانی حضرت علی(ع) به عنوان سمبل مردی و مردانگی به عنوان خوراکی برای اشعار شاعران بزرگ ایران چون "کسایی مروزی" قرار گرفت.
** توسعه "منقبت خوانی" به عنوان شکلی نمایشی
این هنر آیینی طی تاریخ تطور و سیر تحول خود برخوردهای بسیاری با سایر شیوه های اجرایی نمایش های آیینی از جمله "سقاخوانی"، "شهادت خوانی"، "مقتل خوانی"، "شبیه خوانی" و "تعزیه" داشت و به سبب آنکه بتواند در کنار تمامی این آیین ها تازگی، طراوت و همچنین علاقه مردم را به خود همواره داشته باشد، دامنه فعالیت خود را از شرح خوانی مرام "علوی" و مراتب زندگی حضرت علی(ع) به سوی سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) توسعه داد و در راستای این تحول به شیوه ای متکامل از اجرای تک نفره نمایش آیینی از مراثی و حوادث واقعه کربلا تبدیل شد.
این هنر آیینی و نمایشی برای آنکه بتواند طی تاریخ حیات خود از قافله سایر هنرهای نمایشی عاشورایی عقب نماند، ردیف های آوازی و مرثیه خوانی ایرانی را به کلام محاوره ای و نقال مانند مناقب خوانان افزود و خود به عنوان هنری تبدیل شد که در راستای توسعه و حفظ میراث آوازی ملی و بومی ایرانی تا به امروز گام های استواری برداشته است.
هر چند با گذشت زمان و توسعه و رشد هنرهایی از جمله "تعزیه" و "شبیه خوانی" به سبب فرم اجرای گروهی آنها و البته بهره بردن از اسباب و لوازم ساز کردن نمایش سایر آیین های نمایشی عاشورایی مانند "منقبت خوانی" از رشد آرام تری برخوردار بودند اما هنوز هم اجرای "منقبت خوانی" در نواحی مرکزی و شرقی ایران از جایگاه مناسبی برخوردار است و هنرمندان این رشته علاوه بر انتقال داشته های محفوظ در سینه های خود به شاگردان، تلاش خود را برای حفظ این میراث معنوی به کار بسته اند.
گزارش: ایرنا