سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وبلاگ اطلاع رسانی بهاریون، فرهنگی اجتماعی اقتصادی ورزشی
پیام مدیریت وبلاگ :
با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به این وبلاگ خوش آمدید . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ یاری رسانید .

rss

درباره ما


قالب میهن بلاگ تقویم جلالی

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب

آمار و امکانات

نقد به معنی جدا کردن سره از ناسره و در ادبیات، ظاهر ساختن عیوب یا محاسن کلام و در اصطلاح اجتماعی، بررسی رفتارهای انسانی برای شناسایی نقاط ضعف و قوت افراد یا جامعه با هدف برطرف کردن ضعف ها و توسعه قوت ها است.

پیشرفت علوم طبیعی نیز با شک کردن، نقد کردن و سپس تغییر اصول یا تئوری های علمی ممکن می شود حتی در همین زمینه نیز در طول تاریخ مقاومت در برابر زیر سوال بردن اصول علمی که سال ها بکار رفته دیده می شود اما دانشمندان با همین روش نقد و انتقاد توانسته اند تغییر و در نتیجه پیشرفت در علم ایجاد کنند.
انتقاد و انتقاد پذیری به معنی حرکت از وضع موجود به وضع مطلوب است. این هم درباره فرد و هم درباره جامعه و نیز در دنیای علوم طبیعی، صدق می کند.
انتقاد با حفظ شرایط گفته شده، جسارت نقاد در بکارگیری عقل در پرسشگری را نشان می دهد.
از دیدگاه هـای مدیریتی امروزه انتقاد یـکی از شیـوه های کار آمد مدیریتی است.
این آموزه بویژه در زمینه کشورداری و علم سیاست چه دینی و چه غیر دینی همواره مورد تاکید قرار گرفته است.
" به چهره چاپلوس خاک بپاش" این توصیه پیامبر اسلام (ص) به نحوی زیرکانه بیان شده که می توان آن را برای هر فرد در هر جامعه ای، هر دولتی در هر نظام حکومتی و البته برای تمام زمان ها بکار برد.
فرمایشات مولا علی (ع ) در نهج البلاغه برای بشر در تمام دوران بویژه جامعه اسلامی ما بهترین و کامل ترین دستورالعمل است. در زمان حکومت ایشان " عدالت" که آرزوی همیشگی بشر است به کامل ترین شکلی که می توان برای یک حکومت در روی زمین تصور کرد به جلوه درآمد.
علی ابن ابی طالب می فرماید: غریزه مؤمن نصیحت و خیرخواهی است.(خطبه 83 نهج البلاغه).
این نماد عدل الهی روی زمین، خطاب به مالک اشتر تاکید کرده است: به پرهیزگاران و راست گویان بپیوند، سپس، از آنان بخواه که تو را فراوان نستایند و به باطلی که مرتکب آن نشده ‏ای، شادمانت ندارند، زیرا ستایش آمیخته به تملق، سبب خودپسندی شود و آدمی را به سرکشی وادارد. (خطبه 53 نهج البلاغه).

کـارشناسان علـوم مدیریتی معتقدند از آسـیب های رایجی که می تواند هر مجموعه را تهدیـد کند ، کم توجهی و بی اعتنایی به نظریات عمومی و در یک کـلام بستن فضای انتقاد است. یکی از خصوصیت مدیران موفق گـرایش به مشـارکت طلبی اسـت.
به گفته ی آنان ، در سیاست و جامعه، راه رشد و توسعه در آزادی، انتقاد و عرضه پیشنهاد ها و راه حل ها و حل مسائل و ایجاد تغییر براساس آنها است که دموکراسـی امکان آنرا فـراهم می کند و سیاست های دولت همچون فرضیاتی تلقی می شود که باید مداوم در معرض کنترل و اصلاح قرار گیرند. سیاست گذاری ذاتا متضمن تبعات پیش بینی نشده است و هر چه انتقاد و پیش بینی در باره آن بیـشـتر اسـت امـکـان توفـیق آن بیشتر است .
از دیدگاه این کارشناسان، جامعه باز جـامعه ای است که در آن سیاست های دولت برحسب انتقادات مستمر تعدیل و دگـرگـون شـود که این امر مستلزم وجود مخالفان سازمان یافته و امکان انتقال مسالمت آمیز قـدرت دولـتی از گـروهـی به گـروهـی دیـگـر اسـت.

به هر حال توجه به نقد و نقاد، اگرچه موجـب کاهش سرعت انجام امور می شود اما پایداری نظام حکومتی و جامعه را به دنبال دارد.

* شرایط انتقاد
آگاهی و تسلط کافی برموضـوعات مـورد انتقاد و توجه به زمان و مکان مناسب برای این کار الزامی است.
اما شرطی که بر آن بسیار تاکید می شود، هدف از انتقاد است. نقد زمانی قابل پذیرش و اثر گذار است که هدف ناقد اصـلاح و رشد باشد .

* نقد و نقد پذیری در کلام بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر نظام اسلامی ایران
حضرت امام (ره ) می فرمایند:
انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست . انتقاد بجا و سازنده، باعث رشد جامعه می شود... هیچ کس نباید خود را مبرای از انتقاد ببیند. البته انتقاد، غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام، کسی یا گروهی، خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد حتما پیش از آن که به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است.
ایشان همچنین می فرمایند :
در جمهوری اسلامی همه باید با انتقادها و طرح اشکال ها راه را برای سعادت جامعه باز کنند.
مقام معظم رهبری نیز در این ارتباط می فرمایند :
به هیچ وجه انتقاد کردن را مخالفت و ضدیت نمی‏دانیم اما انتقاد باید در چارچوب اصول باشد و -اگر این باشد- این اصلاً یک مخالفت مضری نیست. چارچوب اصول، اصول انقلاب است. اصول انقلاب هم سلیقه‏ای نیست."
در فراز دیگری از سخنان رهبر انقلاب‌ اسلامی آمده است : "من با مناظره، معارضه، گفت و گو و انتقاد مخالفتی ندارم اما سعی کنید این در چارچوب‏های درست شرعی و دینی انجام بگیرد. نباید منتهی بشود به دشمنی و ایجاد نقار - مردم از فضای تخریب خوششان نمی‏آید."

* وضع موجود
برخی سیاسیون و ارباب رسانه ها این روزها بیش از هر زمان دیگر موضوع نقد و انتقاد سازنده را دست مایه عیب جویی، مخالفت و بزرگ نمایی اشتباه های رقیب ساخته اند و ظاهرا معنای اصلی نقد و انتقاد روشن نیست.
کلمه انتقاد از ریشه نقد کردن و در فارسی معادل آشکار و پدیدار کردن است و معنای آن در میان عامه مردم ایراد و اشکال گرفتن به گفتار و رفتار دیگران است اما در معنای علمی انتقاد، یعنی آشکار کردن و بازگو کردن زوایا و نکات مهم در یک سخن یا نوشتار یا رفتار.
به طور کلی نقد و انتقاد به سه صورت تعبیر شده است:
- بیان نقاط قوت یک موضوع و نپرداختن به اشکالات و معایب آن
- بیان نقاط ضعف یک موضوع بدون پرداختن به محاسن و جنبه های مثبت آن
- بیان نقاط قوت و ضعف یک موضوع به قصد اصلاح اشکالات و معایب آن
در یک نگاه اجمالی به جامعه ایرانی و گفت و گو با اقشار مختلف مردم و نیز بررسی رسانه ها، متوجه خواهیم شد که جامعه ما به شدت از ضعف فرهنگ نقد و نقد پذیری رنج می برد.
از یک طرف بسیاری از افراد نحوه صحیح انتقاد کردن را نمی دانند و از طرف دیگر بسیاری از افراد از پذیرش نقد و اصلاح گفتار و رفتار خود سرباز می زنند و منتقدان را مورد افترا و تهمت قرار می دهند.
این موضوع تنها در دنیای سیاست و رسانه حاکم نیست بلکه در جامعه و ارتباطات روز مره نیز ضعف فرهنگ نقدپذیری کاملا مشهود است. بسیاری از افراد اگرچه در حرف انتقاد کردن و نقدپذیری را قبول داشته و در مزیت آن فراوان سخن می گویند اما در عمل افراد کمی پیدا می شوند که نقد پذیر بوده و از نقد دیگران در جهت اصلاح امور بهره بگیرند.
بنابراین انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده است و نقد پذیری مستلزم این است که افراد به جایزالخطا بودن انسان باور داشته و خود را حق مطلق نپنداشته و اختمال خطا و اشتباه در گفتار و کردار خود را دور از ذهن ندانند.

* علت ضعف فرهنگ نقد پذیری در ایران چیست؟
کارشناسان معتقدند این موضوع ریشه تاریخی دارد.
دکتر "امان قرایی مقدم" استاد دانشگاه تربیت معلم تهران معتقد است، در طول تاریخ ایران اجازه نقد، نقدپذیری و نقد کردن وجود نداشته و حکومت های پادشاهی و خودکامه هرگز به مردم اجازه نقد ندادند.
قرایی مقدم در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: هرکسی در آن دوره تاریخی نقد کرد، سرش را باخت و مردم حکومت های پادشاهی و خودکامه را از آن خود نمی دانستند و از آن دفاع نمی کردند به همین دلیل اغلب حکومت ها در ایران با تهاجم خارجی از پای درآمدند.
وی خاطرنشان کرد: نقد و نقد پذیری در طول تاریخ در ایران رایج نبوده و حکومت ها همواره از نقد هراس داشتند و اجازه نقد نمی دادند.
این جامعه شناس تصریح کرد: به همین دلیل دروغ گویی و چاپلوسی در جامعه آن روز رشد کرده و جای نقد سازنده را گرفت.
قرایی مقدم ، نقد را به دو نوع سازنده و تخریب گر تقسیم کرد و اظهار داشت: نقد سازنده از سوی دوستان صورت می گیرد و نقد غیرسازنده از سوی دشمنان.
وی ادامه داد: نقد سازنده با مطالعه صورت می گیرد و منتقد تمام جوانب موضوع را سنجیده و به دور از دشمنی، تهمت و با رعایت بی طرفی و انصاف به نقد می پردازد.
استاد دانشگاه علامه گفت: نقد اگر تخریب گر باشد نیز باید بررسی شود و نباید به بهانه اینکه نقد های تخریبی مطرح می شود جلوی نقد شدن را گرفت.
قرایی مقدم افزود: در حالی که در جوامع پیشرفته نقد آزاد است، در جوامع در حال توسعه سریعا به افراد منتقد برچسب می زنند و افراد را متهم می کنند.
استاد دانشگاه تربیت معلم تهران افزود: اگر آزادی باشد، نقد سازنده امکان پذیر است و نقد در جوامع استبدادی امکان پذیر نیست.
قرایی مقدم افزود: نظام های دیکتاتوری برخلاف نظام های مردم سالار نقد پذیر نیستند.
وی با اشاره به دیدگاه اسلام در این مورد گفت: اسلام نیز می گوید اول مطالعه و بعد انتخاب کنید و براین اساس اسلام مطالعه، بررسی و نقد را تشویق کرده است.
این جامعه شناس بابیان اینکه نقد از بعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روحی و روانی اثاری به همراه دارد گفت: از بعد سیاسی اگر نقد مورد توجه مسوولان سیاسی قرار گیرد، رضایت مردم حاصل می شود و شورش و آشوب های سیاسی رخ نمی دهد.
قرایی مقدم اظهار داشت: در بعد فرهنگی نیز نقد پذیری موجب تثبیت و نهادینه شدن انتقاد در جامعه می شود.
وی با اشاره به بعد اقتصادی و اجتماعی نقد پذیری گفت: نقد سازنده جامعه را پویا و متحول ساخته و موجب سازندگی، توسعه یافتگی و پیشرفت جوامع می شود.
بنابراین جامعه نقاد، جامعه ای پویا و خلاق است که در آن آزادی اندیشه و بیان به عنوان یکی از ارزش های مهم جامعه پاس داشته می شود و جامعه ای که نقد و نقادی در آن واژه ای غریب و بیگانه تصور شود، جامعه ای مرده و راکد محسوب می شود.
نکته دیگر آنکه رسانه ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی و به عنوان چشم ملت نقش مهمی در تقویت فرهنگ نقد پذیری دارند که می توانند به دور از جنجال، هیاهو و افترا و اتهام به نقادی در امور مختلف پرداخته و با نظارت بر مسوولان و نقد عملکرد اصحاب قدرت مانع سوء استفاده از قدرت شوند.

گزارش: ایرنا


قشم آنلاین

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس