بحث هدفمندی یارانه ها که به گفته کارشناسان اقتصادی یکی از محوری ترین مباحث در امر تحولات اقتصادی در کشور است در میزگرد ایرنا با حضور سه اقتصاد دان بررسی شد.
در این میزگرد "جمشید پژویان" استاد دانشگاه و رییس مرکز ملی رقابت، "تورج حریرچیان" کارشناس ارشد مسائل اقتصادی و "بهنام ملکی" استاد دانشگاه علامه طباطبایی حضور داشتند.
رییس مرکز ملی رقابت در سخنان خود بر بهینه سازی عوامل تولید و کنترل هزینه ها، توسعه نظام تامین اجتماعی، نظام پرداختها و مالیات بر مجموع درآمدها جهت دسترسی به یک نظام رفاهی، تاکید کرد.
همچنین ملکی به دو نرخی شدن ارز توجه داشته و میگوید که با این نظام ارزی می توان برای تولیدکننده که می خواهد مواد اولیه وارد کند، ارز ارزان قیمت و برای سفرهای تفریحی خارجی افراد، ارز گرانتری در نظر گرفته شود.
حریرچیان نیز تاکید میکند که پرداخت نقدی یارانهها سیاست درستی بوده و باید اتخاذ میشد، اما در این میان باید به تولید توجه کرد و نرخ ارز، یکی از موارد صحیح در این مرحله است.
* سوال: آقای پژویان چند وقتی است که گفته میشود، امکان سه برابر شدن پرداخت یارانه ها به مردم وجود دارد. شما این مطلب را چگونه ارزیابی میکنید؟
پژویان: مساله اصلی در واقع این نیست که رقم این یارانهها چقدر است، بطور کلی پرداخت یارانهها یک روش دائمی نیست، بلکه برای دوران گذار از یک نظام ناکارآمد حمایتی به یک نظام کارآمد است.
به نظر من پرداخت یارانه نقدی تا حدودی در افکار عمومی انحراف ایجاد کرده و باعث شده تا مجریان این طرح هم به مساله سیاستگذاری منحرف شوند.
در کشورهای پیشرفته به جای پرداخت یارانه نقدی برای حمایت از افراد جامعه از نظام تامین اجتماعی، نظام پرداختها و نظام مالیات مجموع استفاده می کنند، اما ما فاقد چنین نظامی هستیم.
نبود نظامی گسترده و عمیق تامین اجتماعی، نظام پرداختهای ناکارآمد و نداشتن ارتباط بهرهوری میان کارآیی و پرداختها و نبود مالیات مجموع درآمد که یک ابزار کلیدی توزیع درآمد در دنیا به شمار می رود، باعث شده تا سیاست گذاران این قانون به سمت یارانههای نقدی و ناعادلانه قدم بر دارند و غافل از آن هستند که بحث اصلی در قانون هدفمندی یارانه ها اصلاح نظام قیمت ها و قیمت های نسبی بوده است.
از سوی دیگر یک سبد مصرف کننده و یک سبد هم برای تولیدکنندگان نهادهها داریم، وقتی تعادل میان آن ها به هم ریخته شود و بر اساس واقعیتهای اقتصادی عمل نشود، یک ناکارآمدی گسترده در هر اقتصادی بوجود میآید که ما سالهای بسیار طولانی با چنین شرایطی رو به رو بودهایم.
دلیل به هم ریختن نسبتها، یارانه هایی است که به بازار داده میشود. این یارانه ها باعث میشود تا نسبت قیمتها از آنچه خود نظام اقتصادی دیکته میکند، خارج شود و از بیرون به وسیله سیاستگذاران نسبت قیمتها تعیین شود. پس میتوان گفت که دخالت در نسبت قیمتهای واقعی موجب به هم ریختگی میشود.
من اقتصاددان که به چنین طرحی دهها سال است، فکر میکنم و روی اجرای آن پا فشاری میکنم، هدف اصلی خود را اصلاح نظام قیمت ها و دادن علامت صحیح و درست به اقتصاد قرار دادهام.
اقتصاد یک علامت بیشتر ندارد و این در حالی است که در راهنمایی و رانندگی علایم زیادی وجود دارد و در طول مسیر هشدار میدهد تا به سلامت به مقصد برسیم. در اقتصاد قیمت است که چنین علامتی را میدهد و باعث میشود تا مسیر اقتصاد را به سلامت طی کنیم. یعنی قیمتی که ناشی از واقعیت اقتصاد باشد و بازار آن را تهیه کند. مهم تر از این که قیمتها تا چه حد در بازار به تنهایی دچار انحراف هستند، قیمتهای نسبی است. یعنی قیمت چایی نسبت به قیمت قند مهم است وگرنه به طور مطلق اهمیت ندارد که قیمت چایی و قندان بطور جداگانه چقدر است. آنچه اختلال ایجاد میکند به هم ریختگی قیمتهاست که سالهای طولانی در اقتصاد کشور بوده است.
* سوال: نقش قدرت خرید مردم در این میان چیست؟
پژویان: قدرت خرید یک بحث جداست، مساله قدرت خرید به توانایی یک جامعه برای تولید و بعد نحوه توزیع باز میگردد. وقتی نظام اقتصادی را کارآمد کرده و نظام قیمتها را نیز اصلاح کنیم، باید انتظار داشته باشیم تا به همراه افزایش تولید رفاه و قدرت خرید هم افزایش پیدا کند. در غیر این صورت هر فردی با هر بودجه و توانی که در کسب درآمد دارد با توجه به علائمی که از قیمتها میگیرد، سبد خود را پر کند.
در مقابل مصرف کننده، تولیدکننده هم با توجه به درآمدی که از فروش دارد، سبد خود را از نهادهها پر میکند. علامت غلطی که ما به یارانه انرژی در طی سالهای طولانی داده ایم، این بود که به نسبت قیمت، نهادهها نیز تغییر کرد. به نحوی که ارائه انرژی ارزان و رایگان به تولیدکنندگان مانع از تغییر تکنولوژی و صرفه جویی در انرژی شد و با عقب افتادگی تکنولوژی در کشور روبه رو شدیم.
به عقیده من مساله اصلی در سیاست هدفمندی یارانهها باید تغییراتی باشد که در بخش تولید اتفاق میافتد. شاید اصلاح سبد مصرفی مصرفکنندگان مهم باشد، اما نکته کلیدی این است که سمت تولید باید کارآمد باشد. یک راهکار بهینه برای مصرف انرژی و کمک به بخش تولید، ارائه یارانه و معافیت مالیاتی برای استهلاک به بخش تولید است.
* سوال: تاکید شما بر این است که ما باید به تولید توجه میکردیم، آیا این امر اتفاق افتاده است؟
پژویان: ما میتوانستیم قبل این که قیمتها را اصلاح کنیم، چنین علامتهایی را به تولید بدهیم. البته تا زمانی که قیمتها اصلاح نشود، انگیزه قوی برای تولیدکننده ایجاد نمی شود.
البته اگر یارانه را به تولیدکننده هم ندهیم، در آینده تولید ما به سمت کارآیی خواهد رفت. برای این که در زمان اصلاح قیمت ها بتوانیم از گروه های فقیر محافظت کنیم، برای همه یارانه نقدی یکسان در نظر گرفته ایم. به نظر من این روش قطعا بهتر از روشی است که در گذشته بوده است، اما می دانیم که برای ایجاد یک نظام رفاهی، نیازمند نظام تامین اجتماعی، نظام پرداختها و مالیات مجموع درآمد نیز هستیم.
مساله اساسی، مصرف کننده نیست، بلکه تولیدکننده و بخش خصوصی است که به دلیل علائم غلطی که به آن ها دادهایم، تولیداتی با هزینه بالا و کیفیت پایین وارد بازار میکنند. آنقدر ما ناتوان هستیم که با وجود گمرک و مالیات بر واردات، از تولیدکنندگان سراسر دنیا می ترسیم.
* سوال: آیا هم اکنون قیمت ها بر اساس قیمت تمام شده تعیین می شود؟
پژویان: قیمت را بازار تعیین میکند. بحث ما این نیست که چقدر تولید میشود، بلکه این است که ما به شکل کارآمد تولید میکنیم. در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا از نهادهای مناسب برای تولید یک کالا استفاده شده است یا نه؟ آیا اقتصاد با توجه به منابعی که دارد و با توجه به نیروی انسانی و درآمد نفت که دسترسی به تکنولوژی دارد، ظرفیت تولید و کیفیت همین مقدار است که سالانه تولید میکند؟ یا نه؟
* سوال: ممکن است بفرمایید پرداخت یارانه ها چقدر واقع گرایانه است؟
پژویان: باید این سوال را اینگونه مطرح کرد که آیا یارانهای که به افراد فقیر پرداخت میشود کافی است یا نه؟ در پاسخ باید گفت که یک فقیر داریم که روی کارتون میخوابد. همچنین یک فقیر دیگر هم داریم که یک چهار دیواری دارد. بحث(تاثیر منفی) افزایش قیمتها روی کم درآمدها بیشتر و هر چه درآمد بیشتر باشد، کم تر است. اکنون کالاهایی وجود دارد که سهم افراد غنی از مصرف آن ها بالاتر است، به عنوان نمونه، هر چه اطاقهای یک خانه بزرگتر و بیشتر باشد مصرف برق آن هم بیشتر است.
به نظر من یارانه برای افراد فقیر نه تنها افزایش قیمتها را تامین میکند، بلکه یک درآمد اضافه هم ایجاد میکند. قرار است قیمتگذاری را شورای رقابت انجام دهد، قطعا این موارد را در کار گروه مطرح خواهیم کرد.
در دنیا روشهای مختلفی برای حمایت از افراد فقیر وجود دارد، اکنون حمایت اقشار کم درآمد در کشورهای دیگر به صورت در نظر گرفتن مکانی برای جای خواب و غذاست. البته این حمایت تا زمانی است که بتوانند یک کار مناسب پیدا کنند و اگر فردی در کسب درآمد ناتوان بود به آنها توانایی میدهند. این که برای حمایت مردم به آنها یارانه بدهیم، روش درستی نیست، چه برسد به این که بخواهیم آن را سه برابر هم بکنیم.
بهترین راه این است که از افراد ثروتمند جامعه بخواهیم تا داوطلبانه از گرفتن یارانه صرف نظر کنند. بر این اساس سهمی که برای فقرا باقی میماند بیشتر است، اما تاکید میکنم که این روش حمایت نیست زیرا روش حمایت پایدار از روشهای اصلاحاتی است که در نظام تامین اجتماعی، نظام پرداختها و مالیات مجموع درآمد ایجاد میشود.
* سوال: راهکارهایی را به صورت محوری برای پیشبرد هر چه بهتر قانون هدفمندی یارانهها ارائه دهید؟
پژویان: گام نخست این است که باید هر چه زودتر سهم بخش یارانه تولید را نه بطور دائم، بلکه برای تغییر فناوری در نظر گرفت تا با این روش تولیدکننده بتواند هزینه تولید و قیمت تمام شده را پایین بیاورد و کیفیت را افزایش دهد، اما کاهش نرخ سود بانکی بسیار روش خطرناک و غیر کارشناسانه است. چون میتوان با استفاده از معافیت و نرخ نزولی استهلاک به تولیدکننده کمک کرد تا فناوری خود را در مدت زمان کوتاهی عوض کند.
برای تامین منابع اولیه باید نظام بانکی، اعتباراتی را به این سمت هدایت کند. البته این نوع معافیت و سیاست ها هم مهلت دارد، یعنی ما پنج سال نرخ استهلاک را با این روش اجرا میکنیم و دولت با شما در سرمایهگذاری شریک میشود و بعد از پنج سال این کمک قطع خواهد شد.
سپس نظام بانکی نه با نرخ بانکی، بلکه منابع را به همان نرخی که رقابت میشود به بخش تولید هدایت می کند و در اختیار تولیدکننده قرار میدهد. این کار را دولت میتواند با پایین آوردن مزیت دریافت اعتبارات انجام دهد. به عنوان نمونه، بیش از 50 میلیارد دلار واردات داریم و بخش عمدهای از اعتبارات کشور صرف افرادی می شود که واردات انجام می دهند.
واردات نظام معیوبی ایجاد میکند که دائما تولید داخل را هم تهدید میکند. برای حل این مشکل میتوان با افزایش مالیات واردات برای کالاهای مصرفی و لوکس این اعتبارات را به سمت تولید هدایت کرد و منع واردات باعث افزایش بازار کالای داخلی می شود. با این روش میتوان ظرف پنج سال آینده 50 درصد از واردات را از طریق تولید داخلی تامین کرد و شاهد رشد بالایی در تولید سالانه کشور بود.
برنامهای که دولت میتواند برای 5 تا 10 سال آینده در نظر بگیرد این است که افراد جامعه از طریق نظام مالیات بر درآمد و تامین اجتماعی حمایت شوند و نظام پرداختها باید برای افزایش کارآیی ، افزایش پیدا کند.
* سوال: دکتر حریچیان تحلیل شما از صحبتها آقای پژویان چیست؟
حریرچیان: صحبتهای آقای پژویان را تایید میکنم، اما باید شرایط و بستر لازم تامین شود. این روش احتیاج به قوانین و تغییر قانون، دارد. من هم موافق این هستم که یارانه نباید به صورت نقدی پرداخت شود، زیرا نظام تامین اجتماعی و نظام آموزش فرهنگی و رایگان بودن آموزش و پرورش باید نهادینه شود.
* سوال: هم اکنون افزایش قیمت گاز را چگونه باید در نظام تامین اجتماعی لحاظ کرد؟
حریرچیان: به نظر من پرداخت نقدی یارانهها باعث شده تا عدهای بدون این که کاری انجام دهند، در انتظار واریز شدن ماهانه یارانه که بین 300 – 400 هزار تومان است، بمانند و به همین دلیل دیگر به تولید و کشاورزی نمی پردازند.
ملکی استاد دانشگاه دیگر شرکت کنندگان در این نشست وارد بحث شده و می گوید: من فکر میکنم که در مراحل اولیه باید یک سری سیاستهای جبرانی به کار برد. این که ما بگوییم از یک نظام نادرست قبلی میخواهیم به یک نظام درست سوق پیدا کنیم و نخواهیم هزینه های آن را جبران کنیم، یک سری تنشهای اجتماعی و سیاسی در کشور ایجاد میکند.
ما از برنامه اول تا چهارم توسعه قانون هدفمندی یارانهها را داشتهایم، اما دولتهای قبل جرات اجرا کردن آن را نداشتند. این طبیعی است که جبران این پیامدهای منفی باید با سیاستهای جبرانی برطرف شود.
در ارتباط با این سیاستهای جبرانی با دوستان دیگر یک تفاوت نظر دارم، هر چند موافق این نیستم تا به صورت بلند مدت پرداخت یارانه ها ادامه پیدا کند. نگاه من این است که به هدفمندی یارانه ها نباید سیاه و سفید نگاه کرد. میتوان در پرداخت یارانهها سه برخورد داشته باشیم، نخست سرپرستان ناهنجار جامعه است. بخش دوم، سرپرستان به هنجار که پرداخت نقدی تا دو سه سال اول برای آن ها مشکلی ایجاد نخواهد کرد و بخش سوم که مهم ترین محور به شمار می رود، بخش تولید است.
اکنون یک سری از سرپرستان خانوارها دچار ناهنجاری اجتماعی هستند. سرپرست خانواری که معتاد است این هزینه یارانه را صرف اعتیاد خود خواهد کرد.
برای حل مشکل موجود میتوان به جای پرداخت یارانه نقدی به آنها کارت هوشمند داد. با این روش اگر هزینههای آب و برق آنها از مبلغ داخل کارت بیشتر نبود، بتوانند آن را شارژ کنند. اگر فرزندی دانشگاهی دارند بتوانند با این روش شهریههای آنان را بپردازند.
یکی از وظایف دولتها این است که باز توزیع درآمد داشته باشند و بخش درآمدی را که متعلق به مردم است آن را به مردم باز گردانند. البته با رعایت صرفه و صلاح این افراد.
در بخش دیگر باید گفت که با پرداخت یارانهها شش تا هفت دهک جامعه با مشکلی رو به رو نخواهند شد، اما در بخش سوم آن چیزی که در تولید با آن رو به رو هستیم باید در اولین اقدام برخی واحدهای تولیدی شامل معافیت مالیاتی شوند تا به صورت مقطعی افزایش قیمت حاملهای انرژی باعث ورشکستگی آنها نشود.
در یک بخش دیگر این که باید وامهای ارزی و ریالی یارانهای مشروط به اصلاح فناوری تولیدکنندگان قرار گیرد. زیرا فناوری فرسوده باعث مصرف بالای انرژی و کیفیت پایین تولید می شود. با این روش میتوان با فناوری های روز دنیا رقابت کرد.
اکنون ساختار اقتصادی کشور وارداتی - مصرفی است و باید کاری کرد تا تولیدی -صادراتی شود. تحقق این هدف جز تحول در تولید امکان پذیر نیست. زیرا تولید ما متاسفانه به فناوری های فرسوده و مصرف انرژی زیاد عادت کرده است. این عادت را باید در عرض چند سال با اصلاح خطوط تولید، اصلاح فرهنگ کار و اصلاح نظام نوآوری جبران کرد.
البته به نظر من بهتر است بخشی از یارانهها را هم به نوآوریها اختصاص داد، با این روش دولت میتواند از قشرهای مخترع جوان جامعه حمایت کند. همچنین بهتر است تا دولت بخشهای پیشتاز را مورد حمایت جهت دار و هدفمند قرار دهد.
*حریرچیان: بهتر است به جای پرداخت یارانه نقدی به تولید و صنعت از پروژههای سرمایهگذاری که از ماشین کم مصرف استفاده میکنند، بهره برد.
همچنین باید موسسههای صنعتی توسعهای همچون سازمان گسترش و توسعه صنایع ایران و بانک توسعه صنعت در کشور شکل بگیرد.
با این روش هم به امر صنعت از لحاظ سرمایهگذاری کمک میشود و هم این که زیانی متوجه تولیدکننده نمیشود.
همچنین چون فصل مدارس و دانشگاهها شروع شده و هزینههای بسیاری از خانوادهها صرف پرداخت شهریههای سنگین فرزندانشان میشود، یارانه های افراد می تواند به این سمت هدایت شود.
در شرایط فعلی میل به مصرف در افرادی که یارانه نقدی می گیرند بیشتر است، این روش به تولید فشار وارد میکند، زیرا هزینهای که میگیرند، بلافاصله وارد بازار کرده و صرف خرید میکنند. در نتیجه این موضوع افزایش قیمتها را به همراه دارد، اما با وجود مشکلات ذکر شده هم اکنون به جز این راه، راه حل دیگری وجود ندارد و پرداخت یارانه نقدی بهترین روش ممکن است.
* سوال: وزیر اقتصاد گفته است که بهترین روش اصلاح الگوی مصرف اصلاح قیمتهاست. یعنی اگر قیمتها واقعی شود، مصرف هم به تناسب آن واقعی میشود. این در حالی است که قیمت ضایعات نان در کشور ما حدود سه هزار میلیارد دلار است، در حالی که برای مثال بودجه کل کشور ارمنستان یک میلیارد و 500 میلیون دلار است. یعنی دو برابر بودجه یک کشور همسایه ضایعات نان داریم. این موضوع نشان می دهد که هیچ توجهی به یک سری زیر ساختها نشده است. در بسیاری از کشورها استفاده از پنجرههای دو جداره یک امر معمول است. در حالی که ما قیمت گاز را افزایش میدهیم، اما به فکر اصلاح روش درست مصرف کردن نیستیم. شما این را چگونه می بینید؟
ملکی: من تاکید دارم که باید از سیاستهای غیر قیمتی استفاده کرد و اگر قرار است قیمت بنزین افزایش پیدا کند، در کنار آن خطوط ویژه اتوبوسرانی را نیز افزایش دهیم. با این روش هزینههای سنگینی به مردم وارد نمیشود و آنان در برابر آن واکنش نشان نمیدهند.
اعتقاد من این است که بخشی از درآمدهای هدفمندی یارانهها باید صرف فرهنگسازی و اصلاح امور مدیریتی شود. با این روشها میتوانیم بهینهسازی مصرف و تولید را داشته باشیم، اما واقعیت این است که نباید از نظام قیمتها هم غافل بود، بلکه باید آنها را همزمان با هم به کار برد.
آن چه در کشور حاکم بوده، این است که عدهای موافق سیاستهای قیمتی هستند، اما متاسفانه در این زمینه شرایط اقشار کم درآمد جامعه لحاظ نمیشود. یک سری هم بر عکس روی سیاستهای غیر قیمتی تاکید دارند، اما به نظر من باید از این دو سیاست همزمان استفاده کرد. تا از این دوران نابسامانی قیمت ها خارج شویم. بهتر است برای حل مشکلات موجود از اقتصادی که متناسب با الگوی بومی اقتصادی اجتماعی کشور است استفاده کنیم. با این روش می توان از سیاستهای غیر قیمتی هم غافل نشد.
* سوال: آیا شما فکر نمیکنید برنامه هدفمندی یارانه ها را زود شروع کرده ایم؟
ملکی: من موافق نظر شما نیستم. به نظر من 20 سال تاخیر در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها کافی است. این که در اجرای این قانون بسترسازی کرده و زیر ساختها را فراهم کنیم، بحثی منطقی نیست. چون به عنوان نمونه، از طریق تبصره 13 وام های زیادی در اختیار خطوط حمل و نقل عمومی قرار گرفت. این در حالی است که با گذشت چند سال شاهد اتوبوسها و مینی بوسهای غزال روسی و هندی در کوچه ها هستیم که در حال خاک خوردن هستند.
در این میان ما در یک بخش سوء استفاده مدیریتی داشتهایم و در بخش دیگر بر اساس فرضیاتی دست به اصلاح قیمت ها زدیم. زمانی که بنزین لیتری 100 تومان است، دیگر نیازی به وارد کردن مینی بوس و اتوبوس های روسی و هندی نیست این روش مساوی با نابود کردن سرمایه هاست.
به نظر من باید هر سیاستی که ارائه می دهیم، شفاف و منهای فساد باشد. یکی از دلایلی که با 70 سال برنامه ریزی، کشور دچار شکست شده این است که بخشی از آن را دولتها و حاکمیتها اجرا نکرده اند و یک بخش دیگر آن این است که این برنامه ها را اجرا کرده اند، اما توام با فساد بوده و باعث ایجاد یک سری رانت خواری شده است.
دولتهای غربی از توسعه به رفاه رسیدند و با تقویت تولید توسعه را ایجاد کردند، اکنون ما می خواهیم از پول نفت به رفاه برسیم.
* سووال : چگونه باید از طریق تامین اجتماعی یارانه بدهیم؟
حریرچیان: در یک سیاست، هماهنگی کامل باید وجود داشته باشد. به جز سیاست های تامین اجتماعی باید در امر تولید نیز سیاستی هایی اتخاد شود. زمانی که روز به روز قیمت تولید بالا برود، قیمت تمام شده کالا نیز افزایش پیدا می کند.
به نظر من از لحاظ اقتصادی نه تنها اجرای سیاست یارانه ها به موقع بوده بلکه دیر هم شده است. باید سیاستهای همزمان از لحاظ اقتصادی صحیح در زمان هدفمندی یارانهها اجرا شود، این روش نتیجه میدهد.
* سوال: در بحث اقتصاد جنبه روانی کار خیلی اهمیت دارد. وقتی ما به عینه هزینههایی را پرداخت میکنیم و یارانه مستقیم میدهیم، شاید دولت به این نتیجه رسیده باشد که این روش مزایا و معایبی دارد؟
حریرچیان: چرا باید با سیاستهای نادرست قیمتها را افزایش دهیم که بعد به فکر اصلاح آن باشیم. باید این را در نظر داشته باشیم که این ملبغ یارانههایی که پرداخت میشود در واقعیت برای هر نفر 15 هزار تومان است و 45 هزار و 500 تومان نیز از کسری بودجه تامین میشود که دولت گفته آن را جبران می کنم.
* سوال: اگر شما مجری طرح بودید به جای پرداخت نقدی چه طرحی را در نظر میگرفتید؟
حریرچیان: اگر به نظر من آن سیاستها در نظر گرفته میشد و یارانه به صورت نقدی پرداخت نمیشد، این توقع به صورت نسبی بوجود نمیآمد. اکنون در این مرحله توقع و انتظار بوجود آمده و همه طلبکار شدهاند. باید در این مرحله سیاستهای صحیح و درستی صورت بگیرد. اگر از روز اول سیاست ها را در نظر میگرفتیم، این مشکلات ایجاد نمی شد. این درست که تامین اجتماعی یک سری رانت خواری ایجاد می کند، اما این روش در کشور های در حال توسعه همیشه وجود دارد.
نمیشود، ما سیاستی را به دلیل مشکلات آن اتخاد نکنیم، بلکه باید سیاستی اتخاذ شود که جلوی فساد آن هم گرفته شود.
*ملکی: من موافق پرداخت نکردن یارانه ها نیستم. به نظر من در مورد 70 درصد مصرفکنندگان سیاست درستی اتخاذ شده است، اما در مورد یکی دو دهک جامعه که سرپرستان آنها دچار ناهنجاری اجتماعی هستند، از طریق کارت هوشمند به آن ها یارانه پرداخت شود.
در ارتباط با قانون هدفمندی یارانه ها باید گفت که اکنون دولت افرادی را که درآمد بالایی دارند را از روی داراییهایشان شناسایی کند. بر این اساس در گام نخست باید از این افراد خواسته شود تا به صورت داوطلبانه از گرفتن یارانه منصرف شوند. بعد اگر دریافت را ادامه دادند، دولت با در نظر گرفتن جریمه آن را پس بگیرد با این روش دولت میتواند دهکهای بالای جامعه را از گرفتن یارانه خارج کند.
در مرحله بعد باید به دنبال یک راه حل بود تا هوشمندانهتر این سیاستهای جبرانی اعمال شود، البته منهای هزینهها. اکنون نگرانی اساسی روی افزایش قیمت تمام شده تولید است. به نظر من یکی از سیاستها اصلاح نرخ ارز است. بر خلاف افرادی که با دو نرخی بودن ارز مخالف هستند من موافق این امر هستم. دلیلی وجود ندارد تا فردی که میخواهد یک مسافرت خارج از کشور برود، به او ارز هزار تومانی بدهند. این بدان معناست که ما منابع آیندگان را فروخته ایم.
* سوال: آیا دو نرخی شدن ارز نیز یک سری مفاسد اقتصادی را به همراه نخواهد داشت؟
ملکی: وقتی کارخانهدار برای گرفتن ارز فرمی را پر کند و تعهد بدهد تا ارزی را که گرفته در جهت واردات مواد اولیه استفاده کند. اگر اثبات شد که این کارخانه دار ارز را در بازار آزاد به فروش رسانده باید برای وی یک جریمه دو برابری در نظر گرفته شود. در آن زمان رقیب همان کارخانه دار وی را لو می دهد و سازمان امور مالیاتی هم جریمههایی را برای فرد خاطی در نظر می گیرد.
باید سیستمی طراحی شود تا تمام مشخصات یک کارخانه روی سایت باشد. اگر شفاف سازی وجود داشته باشد مشکلات حل خواهد شد، اما چون یک سری ذینفع نمیخواهد دچار مشکل شود دست به شفاف سازی نمی زنند.
ما باید قانون جامع مادری طراحی کنیم تا هر کسی که رانت خواری کرد مشمول 100 درصد مالیات شود. در این صورت دیگر تخلفی ایجاد نخواهد شد. اگر ما این کار را نکنیم نرخ ارز افزایش پیدا خواهد کرد و در آن زمان تولید با مشکل مواجه خواهد شد.
باید برای واردات مواد اولیه ارز ارزانتر و برای واردات کالاهای مصرفی ارز گرانتری در نظر گرفته شود.
همچنین در تعریف استراتژی توسعه آمده است که از تکنولوژی با فناوری بالا حمایت میشود، اما متاسفانه ما یک استراتژی مناسب نداریم. در استراتژی توسعه باید گفت که فناوری نانو، بیو و حمایت از مخترعان باید شفاف و هدفمند برنامه ریزی شود، برای این کار بهتر است ساختارهای خودکار راه بیاندازیم.
* سووال : ارزیابی شما از آینده طرح هدفمندی یارانه ها چیست ؟
حریرچیان: من تاکید دارم که پرداخت نقدی یارانهها سیاست درستی بوده و باید اتخاذ میشد. اما حرف من روی نحوه اجراست. به نظر من باید به امر تولید توجه کرد و نرخ ارز یکی از موارد صحیح در این مرحله است. بهتر است به تولید و رفع مشکلات آنها رسیدگی کرد. پرداخت یارانهای به تولید صنعت و کشاورزی مشکلی را حل نمیکند، بلکه باید به این موارد عمیق تر توجه کرد.
شاید به طور موقت کمکهای نقدی مسکن باشد، اما در طولانی مدت کارساز نیست و باید به فکر معالجه بود. به عنوان نمونه، وقتی هزینهای برای به روز شدن تکنولوژی کارخانهها داده می شود، مشکلات انرژی کارخانه ها را حل خواهد کرد. از طرف دیگر باید از سیاستهای درستی در جهت افزایش قیمت ها برای تولیدکنندگان اجرا شود و اصلاح نرخ ارز این مشکلات را حل می کند.
*ملکی: ارز یک چاقوی دولبه است. اکنون صنعت ما با ارز گره خورده است و به جز مواد اولیه، برخی کارخانهها هستند که با چین همکاری میکنند تا کالایی را که وارد شده به نحوی ایرانی تمام کنند تا از مزایای آن استفاده کنند.
به نظر من باید شرط واردات را گرفتن فناوریهای روز دنیا از کشور واردکننده قرار دهیم با این روش می توان بعد از چند ماه به تکنولوژیهای روز دنیا دست پیدا کرد. در این میان یکی از حلقههای مفقوده ما این است که کشورهای دیگر حاضر به انتقال تکنولوژی روز به ما نیستند و فناوری قدیمی را به ما منتقل میکنند. باید واردات را به انتقال فناوری گره بزنیم. اکنون واردات ما دلالی است و به اقتصاد ملی ضربه وارد میکند. این روش میتواند ما را در جهت دور زدن تحریم ها و استفاده از فناوریهای روز دنیا کمک کند.