بخش سوم

** سکانس دوم
خانواده مدام به او گیرمی دادند. تنها پسرخانواده بود و باید از تمام اعضای خانواده حرف شنوی می کرد. دیگر از بله و چشم گفتن به این و آن خسته شده بود. دیگر حال و حوصله ایراد گرفتن های پی در پی والدینش را نداشت. هر جا می خواست برود و بیاید باید با آنها در میان می گذاشت تا شاید آنها دلشان به رحم بیاید و اجازه دهند با دوستانش به تفریح برود و ساعتی را به خوشگذرانی بپردازد. اما همه این ها خواب و خیال بود. دوستانش سرکلاس های دانشگاه مسخره اش می کردند که هنوز پدر و مادرش او را از خانه به دانشگاه و برعکس می بردند.
دیگر این وضعیت برایش خسته کننده و تکراری شده بود. آرزو می کرد که ای کاش به او اطمینان داشتند و اجازه می دادند یک روز عمرش را مال خودش باشد تا بتواند آنطورکه می خواهد زندگی کند؛ اما همه اینها فقط یک خواب و خیال بود.
در همین گیر و دارها بود که تصمیم گرفت حرفهای دوستش را قبول کند و به میهمانی های شبانه راه پیدا کند که او می رفت.
نخستین شب به بهانه درس خواندن از والدینش اجازه گرفت. اما مگه همین جوری بود. آنقدر برایشان از درس خواندن گفت که توانست آنها راضی کند. آن شب با دیدن دختر و پسرهای مختلف به وجد آمده بود و باورش نمی شد که برای نخستین بار می تواند طعم شادی را بچشد و دور از استرس های والدینش باشد. بنابر این تصمیم گرفت تا پاسی از شب که درخانه ویلایی بودند، خوش بگذراند.
با این و آن می خندید و حرف می زد. گمان می برد دوباره متولد شده و طعم شادی را برای نخستین بار است که می چشد.
انواع نوشیدنی ها را آزمایش می کرد و در کنار دختران غریبه می ایستاد و در کنار آنها عکس های یادگاری می گرفت غافل از اینکه حضور در این میهمانی ها، آینده و زندگی اش را به تباهی می کشاند.
بعد از آن میهمانی به همراه دوستش به خانه آنها رفت و شب را آنجا ماند. میهمانی شبانه او را فریفته خود کرد و مدام از دوستش می خواست تا را او به میهمانی های مختلف ببرد.
در جریان میهمانی های شبانه بود که با دختری جوان آشنا شد غافل از اینکه او نقشه ای شوم بر سردارد و زندگی اش را تباه می کند. پس از نخستین ملاقات با او شیفته اش شد. هر روز تلفنی با او صحبت می کرد و بعضی از روزها پیش از میهمانی با او ملاقات می کرد. درس و دانشگاه را فراموش کرده بود و دیگر علاقه ای برای بازگشت نزد خانواده اش نداشت.
بنابر این یک روز پس از مشاجره با والدینش خانه را ترک کرد و به خوابگاه دانشگاه رفت. از همان موقع بدبختی هایش شروع شد.
دختر جوان در شبهای میهمانی با او گفت و گو و برایش دلربایی می کرد. پسر هم با شنیدن این همه تعریف و تمجید، بیشتر به او علاقه مند می شد و تصمیم گرفت در یک فرصت مناسب از او خواستگاری کند.
چند ماهی دوستی آنها ادامه داشت تا اینکه یک روز پاکت نامه ای را دریافت کرد که در آن نوشته شده بود باید سه میلیون تومان به حسابم واریز کنی و در غیر این صورت فیلم و عکس های شما را که با یک زن شوهر دار رابطه برقرار کرده ای را بر روی شبکه اینترنت می گذارم.
باورش نمی شد و گوشی تلفن را قطع کرد.

قاضی شکاری معاون دادستان و سرپرست دادسرای عمومی و انقلاب شهریار در این باره می گوید: در چند سال اخیر شاهد آن هستیم که برخی افراد به بهانه برگزاری مراسم مختلف دختران و پسران خانواده را در دام میهمانی های شبانه گرفتار و آنها را دچار دردسرهای متعددی می کنند که گاه جبرانی برای آن وجود ندارد و دختران و پسران جوانی که می توانستند سرمایه های مفیدی برای جامعه باشند را تا مرز خودکشی و مرگ پیش می برند.
وی افزود: برخی خانواده ها اکنون به دلیل تامین معاش خانوادگی، کمتر به فرزندان خود نزدیک می شوند و در این رابطه فاصله و شکاف هایی میان آنها به وقوع می پیوندد.
همین موضوع سبب می شود که دختران و پسران خانواده به گروه همسالان در دبیرستان و دانشگاهها یا دوستی های خیابانی گرایش پیدا کنند که این مسئله زمینه ساز حضور آنها در میهمانی های شبانه ای می شود که جز نابودی و یافتن مشکلات جدید تر برای آنها چیزی ندارد.
جوانان به طور معمول در این میهمانی ها به استفاده از مشروبات الکلی و یا قرص های روانگردان روی می آورند و حوادث جبران ناپذیری را برای زندگی خود رقم می زنند.
گاهی نیز دیده می شود شرکت کنندگان در میهمانی های شبانه مورد تعرض و سوء استفاده های جنسی قرار می گیرند و حتی تصویر تهیه شده از آنها دستاویزی برای سودجویان می شود تا از آنها اخاذی کنند.
قاضی شکاری یادآور شد: بتازگی نیز شاهد آن هستیم که برخی باندهای سازمان یافته جوانان اعم از دختر و پسر را به بهانه شرکت درجشن های نامزدی و تولد به باغهای خصوصی دعوت می کنند و بی آنکه آنها اطلاع یابند خانه های ویلایی را به دوربین های مدار بسته مجهز کرده و به این طریق از حضور و رفت وآمدهای آنان فیلم های غیراخلاقی تهیه می کنند تا دستآویزی برای کلاهبرداری داشته باشند و چنانچه سوژه هایشان به آنها پولی نپردازند، برای رسیدن به نیت شوم خود با بلوتوث کردن یا فروش سی دی فیلم های این محافل خصوصی در خیابانهای شهر اقدام می کنند که چه بسا افراد شرکت کننده در این گونه میهمانی ها اقدام به خودکشی می کنند یا زندگی خانوادگی آنها دچار فروپاشی می شود.
معاون دادستان شهریار افزود: این روند زنگ خطری است برای خانواده و جوانان که آگاه باشند تا در دام افراد سودجو گرفتار نشوند و آینده و زندگی خودرا تباه نکنند.

گزارش: ایرنا