وبلاگ اطلاع رسانی بهاریون، فرهنگی اجتماعی اقتصادی ورزشی
پیام مدیریت وبلاگ :
با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به این وبلاگ خوش آمدید . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ یاری رسانید .

rss

درباره ما


قالب میهن بلاگ تقویم جلالی

موضوعات مطالب
آرشیو مطالب

آمار و امکانات

اسناد به جای مانده از دستگاه امنیتی پهلوی دوم نشانگر آن است که سرآغاز راهپیمایی روز جمعه 17 شهریور 1357، به راهپیمایی های چند روز قبل از آن یعنی 13 شهریور و به خصوص 16 شهریور برمی گردد.
با سرعت یافتن جریان انقلاب در سال 56 و شعله ورتر شدن آن در سال 57 محمدرضا پهلوی که از عمق نارضایتی های مردم اطلاع دقیقی نداشت در سخنرانی ها و مصاحبه های خود اوضاع بحرانی ایران را شورش می خواند و آن را به دو گروه تجزیه طلبان و سیاسیون قدیمی نسبت می داد و با لحنی توهین آمیز مردم را به داشتن عقاید بچه گانه، احمقانه، عجیب و غیر قابل درک متهم می کرد.
این سخنان مردم را خشمگین و در راه رسیدن به هدف مصمم تر می ساخت و همین امر موجب شده بود که مردم به هر دعوت برای تجمع اعتراض آمیز پاسخ مثبت دهند. روحانیون با هدایت و رهبری امام خمینی (ره) مسیر این حرکت ها را هشیارانه طراحی و دنبال می کردند .
برپایی نماز عید فطر به امامت شهید مفتح در روز 13 شهریور 57 در تهران یکی از این حرکت های نمادین بود که می توان از آن به عنوان یک رویداد اثر گذار در روند انقلاب اسلامی یاد کرد.
در تهران با تلاش دکتر مفتح، اجتماع عظیم یک میلیونی برای نماز عید فطر در تپه های قیطریه تشکیل شد و شهید باهنر سخنرانی افشاگرانه ای درباره اوضاع کشور ایراد کرد. در این زمان راهپیمایی طولانی نمازگزاران همراه با عکس های بزرگی از امام(ره) آغاز و این تظاهرات زمینه ساز اجتماع 16 شهریور شد.
در روز 16 شهریور انبوه جمعیت با نظمی خاص به خیابان ها آمدند و در حالی که خیابان ها و میادین اصلی شهر را پر کرده بودند امکان هر گونه اقدام ضد مردمی را از نیروهای مسلح رژیم گرفته بودند. مردم با شعارهایی بر ضد رژیم پهلوی در پایان تظاهرات، برای تجمع و راهپیمایی دیگری در فردای آن روز در میدان ژاله (شهدا) هم قرار شدند.
دولت شریف امامی که با شعار آشتی ملی بر سر کار آمده بود و هر روز با به شهادت رساندن چندین نفر بر خشم و انزجار مردم از رژیم شاه می افزود، وقتی مشاهده کرد که نتوانسته است اوضاع را تحت کنترل خود در آورد، در بعد از ظهر 16 شهریور موضوع تظاهرات گسترده مردم را در دستور کار شورای امنیت ملی قرار داد و با تشکیل جلسه هیئت دولت برقراری اولین حکومت نظامی را از روز 17 شهریور به مدت شش ماه در تهران و یازده شهر دیگر یعنی قم، تبریز، اصفهان، مشهد، شیراز، جهرم، کازرون، قزوین، کرج، اهواز و آبادان به تصویب رساند.
اعلامیه اجرای مقررات حکومت نظامی ساعت شش صبح 17 شهریور، از رادیو خوانده شد، بر این اساس تنها تعداد اندکی از مردم که آماده راهپیمایی بودند از این مقررات اطلاع یافتند و بقیه که اطلاعی از حکومت نظامی نداشتند، صبح زود در گروه ها و دسته های بهم پیوسته از خیابان های فرح آباد، شهباز و میدان خراسان به طرف میدان ژاله (شهدا) حرکت کردند. ساعت 7:30 صبح بود که جمعیت در میدان ژاله (شهدا) و خیابان های منتهی به آن مستقر شدند. در اسناد مربوط به این واقعه آمده است : "مردم به محض ورود به خیابان ها، با دیدن تانک ها و زره پوش های نظامی غافلگیر شدند، اما بدون اعتنا به آنان به حرکت خود ادامه دادند." شجاعت در گام های استوارشان موج می زد؛ همه می دانستند که برای رسیدن به هدف باید از جان گذشت به همین خاطر وجود تانک ها و تفنگ ها آنها را از حرکت باز نداشت. مردم دسته دسته با سردادن شعارهای انقلابی به سمت میدان در حرکت بودند.
ماموران مسلح که خود را در برابر موج بی امان مردم ناتوان می دیدند، بعد از چند بار اخطار، تظاهر کنندگان بی دفاع را به گلوله بستند. فریاد الله اکبر و لا اله الا الله همه جا را عطر آگین کرده بود، مردم وحشت زده و هراسان به هر سوی می دویدند تا پناهگاهی بیابند؛ قامت های برافراشته فرزندان ایران یکی پس از دیگری نقش بر زمین می شد، ناله و فریاد با صدای شلیک گلوله در هم آمیخته بود و بوی خون و دود و باروت از همه جا به مشام می رسید.
روز که به نیمه رسید، آنچه در خیابان ژاله (شهدا) به چشم می آمد، عاشورایی دیگربود ، بدن های بی جان مردمی که به جرم آزادیخواهی و عزت طلبی به شهادت رسیده بودند و با خون سرخ و مظلومیت خود خاطره سیدالشهدا امام حسین (ع) را زنده کرده بودند.
در این روز تعداد زیادی از تظاهر کنندگان به شهادت رسیدند و عده ای نیزمجروح شدند و خسارات های مالی و اقتصادی قابل توجهی به منازل، مغازه ها و اتومبیل ها وارد آمد و آتش سوزی های عمدی بسیاری در بخش های مختلف شهر به راه افتاد.
امام خمینی (ره) در 18 شهریور ضمن ابراز همدردی با خانواده های داغدار، این کشتار وحشیانه را محکوم و دولت آشتی ملی را دولتی تحمیلی و غیر قانونی اعلام کردند و در پیامی به ملت شریف و شجاع ایران فرمودند:
"ملت شریف و شجاع ایران ! بار دیگر شاه با دستور حکومت نظامی در تهران و سایر شهرستان های بزرگ ایران، ثابت کرد که پایگاهی در میان ملت ندارد. اعلام حکومت نظامی در محیطی آرام - به اقرار رادیو و مطبوعات ایران که راهپیمایی با کمال آرامش در آن انجام می گرفت- نه تنها قانونی نیست بلکه جرم است و دستوردهنده آن مجرم. شاه برای به رگبار بستن مردم بی دفاع و مظلوم هیچ بهانه ای را بهتر از حکومت نظامی ندید...
ملت ایران مطمئن باشید که دیر یا زود پیروزی از آن شما است ...... شما ای ملت ایران تصمیم گرفته اید خود را از شر رژیم شاه خلاص گردانید ..........مطمئن باشید که هیچ قدرتی نمی تواند با شما که بیدارید و به پا خاسته اید روبرو شود ...شما ای علمای بزرگ اسلام و سیاسیون بزرگ که از فشار شاه هراسی به دل راه نمی دهید! نشانه اعتماد و قوت روحیه ملت هستید و در این موقع حساس نه تنها باید استقامت کنید بلکه روحیه عالی مقاومت جامعه را هرچه بیشتر باید تقویت کنید و هرچه بیشتر صفوف خود را برای مقابله با دشمن مردم ایران متشکل تر کنید از خداوند متعال نصرت اسلام و مسلمین را خواهانم."
فاجعه 17 شهریور 57 که در آن زمان به جمعه سیاه معروف شد را می توان نقطه عطف پیروزی ملتی دانست که با رشادت ها و از خود گذشتگی های فراوان آغازگر شمارش معکوس سقوط رژیم پهلوی شدند. آنان که با رهبری و درایت معمار کبیر انقلاب، جان خود را سپر قرار داده و با دستانی خالی و همتی بلند به مبارزه با طاغوت زمان پرداختند.
سرانجام نهال انقلاب در 22 بهمن 57 به ثمر نشست و امروز که در آستانه سی و سه سالگی آن هستیم، روز 17 شهریور و خاطرات آن به عنوان یک واقعه تلخ اما افتخارآمیز در یکی از صفحات زرین تاریخ انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران ثبت است.
گزارش:‌ ایرنا


قشم آنلاین

انواع کد های جدید جاوا تغییر شکل موس