سیزدهم شهریور بزرگداشت یکی از برجسته ترین فرهیختگان جهان و اندیشمند عهد اسلامی ابوریحان بیرونی است. او که با هوش و ذکاوتی سرشار، در آسمان علم و ادب خوارزم درخشید.
ابوریحان، محمدبن احمد بن خوارزمی، در سال 362 هجری قمری در "بیرون"، شهرستان کاث "خوارزم" دیده به جهان گشود.
او صرف و نحو عربی و خواندن و نوشتن فارسی را در خوارزم فرا گرفت، علوم ستاره شناسی، حکمت و ریاضی در نزد استادان به نامی چون، شیخ مصطفی اورگنجی، عبدالصمدبن حکیم و ابومنصور بن علی عراقی آموخت.
ابوریحان پس از گذران سال های اولیه زندگی در خوارزم عزم سفر کرد و به جرجان (جنوب شرقی دریای مازندران) نزد "شمس المعالی قابوس وشمگیر" رفت و توانست در آنجا کتاب آثار الباقیه را به نام قابوس تالیف کند که این کتاب در زمره یکی از معروف ترین آثار وی محسوب می شود.
او پس از 10سال دوباره به خوارزم بازگشت و در دربار مامون خوارزمشاه که مردی دوستدار دانشمندان بود مشغول به کار شد و گوی سبقت را در میدان فلسفه و ستاره شناسی، علوم ریاضی، تاریخ، لغت و جغرافیا از همگان ربود و این گونه آوازه ای جهانی یافت.
ابوریحان پس از مدتی با سلطان"محمود غزنوی" آشنا و در لشگرکشی به هند همراه او شد. با سیر و سیاحت در آنجا زبان هندی و سانسکریت را آموخت و با بسیاری از دانشمندان هندی به معاشرت پرداخت تا توانست کتاب پربار دیگری را به نگارش درآورد که آن کتاب ماللهند بود که در باب مذهب و آداب و رسوم هندوان سرآمد آن دوران شد.
پس از مرگ سلطان محمود، ابوریحان بیرونی نزد سلطان مسعود و سالهای پربار زندگی اش را پیش او گذراند. او با نوشتن قانون مسعودی به نام سلطان مسعود، بزرگترین کتاب نجوم اسلامی در 11 بخش از باب مثلثات کرو، زمین و ابعاد آن، خورشید، ماه و سیارات را به تحریر درآورد که این کتاب یکی از بهترین آثار در زمینه علم نجوم و اختر شناسی کند.
از دیگر آثار این دانشمند فرهیخته می توان به "التفهیم لاوایل صناعت التنجیم"، "الجماهر فی معرفه الجواهر"، "صیدنه" و "آثار الباقیه عن القرون الخالیه" اشاره کرد.
مجموع آثار وی بر اساس طبقه بندی کلی علوم و فنون 110 عنوان و در موضوعات مختلف ریاضی و ستاره شناسی، فقه و کلام، پزشکی و داروشناسی، جغرافیا و شیمی، دین شناسی، صرف و نحو نوشته شده است.
سرانجام ابوریحان بیرونی پس از سالها افتخار آفرینی، در دوم رجب سال 442 هجری قمری دیده از جهان فرو بست و عالمی را از پرتو دانش بی پایان خویش بی نصیب ساخت.